در زماني كه جنگ نظامي بين دو يا چند كشور رخ دهد آنهايي كه به عنوان ستون پنجم دشمن عمل نموده يا اينكه در سلسله مراتب فرماندهي از دستورات صادره سرپيچي كنند، دادگاه صحرايي برپا شده و اين عوامل بدون هيچ گونه اغماضي محاكمه و مجازات ميشوند تا درس عبرت براي ديگراني باشد كه اطلاعات و گرا به دشمن ندهند يا باعث تضعيف و شكست در عرصه ميداني جنگ نشوند. بدون شك ، آمريكا به صورت عيان و پوشيده به عنوان دشمن قسم خورده انقلاب اسلامي، جنگ اقتصادي تمام عيار و نابرابر به ايران اسلامي تحميل نموده و دامنه آن را روز به روز گستردهتر ميكند و قصدي جز فروپاشي نظام جمهوري اسلامي ندارد.
آمريكا پس از چند دهه رويارويي در عرصههاي مختلف سياسي، فرهنگي، اجتماعي و نظامي به اين جمعبندي رسيده است كه در شرايط كنوني از طريق نظامي نميتواند موفق شود و كار جمهوري اسلامي را يك سره نمايد، بنابراين ترامپ پس از روي كارآمدن، استراتژي جنگ اقتصادي را انتخاب نمود.
رهبر معظم انقلاب اين استراتژي ترامپ و نقشه راه ترسيم شده توسط آمريكا را به خوبي تشخيص داد و راهبرد اقتصاد مقاومتي را تنها گزينه رويارويي دانستند و اجراي آن را به دولت و ملت پيشنهاد نمودند.
دولت كه به شدت درگير مذاكرات با نگاهي خوشبينانه شده بود از اجراي اين راهبرد، آگاهانه يا ناآگاهانه غافل ماند و باعث گرديد كه روز به روز اقتصاد ملي ايران ضعيفتر و ضعيفتر شود و مردم به جاي اينكه سرمايه خود را به سمت توليد ببرند به سمت سپردهگذاري نزد بانكها برده تا از سود بانكي ارتزاق نمايند در نتيجه بزرگترين حجم نقدينگي در تاريخ سيستم بانكي به ميزان 1600000 ميليارد تومان رقم خورد.
اين حجم نقدينگي در بانكهاي دولتي، خصوصي و موسسات اعتباري، براي آنها كه به دنبال مفسده بزرگ و كلاهبرداري در سطحي وسيع و گسترده بودند وسوسهانگيز شد و در نتيجه فسادهاي كلان اقتصادي اتفاق افتاد به طوري كه همه فسادهايي كه امروز عامل بياعتمادي مردم شده است يك سر آن به نظام بانكي كشور متصل مي باشد.
ترامپ خروج خود را از برجام از طريق رسانهها با يك شوي تبليغاتي به نمايش گذاشت تا بتواند شوك رواني به جامعه ايران و دولتي كه همه اندوخته خود را در برجام ميديد وارد سازد ابتدا اين شوك رواني به انبان نقدينگي اصابت نمود و مردم با سرمايههاي كوچك و بزرگ به سمت بازار خريد ارز و سكه و ذخايري كه ارزش آنها پايدار نيز هست، سرازير شدند و اتفاقاتي كه در اين وادي پيش آمد.دولت آمادگي نداشت و همچنان در وادي مذاكرات به سر مي برد و مذاكره با اروپا را براي حل برخي مشكلات كارساز تلقي مينمود، براي پيشگيري از اين اتفاق سهمگين، سادهترين راه را در پيش گرفت و چوب حراج به دارايي و اندوخته ملي كشور زد و ذخاير ارزي و طلا را وارد بازار كرد. در نتيجه اين سادهانديشي، مفسدان و چپاولگران بيتالمال از كمينگاههاي خود حمله نمودند و با يك طرفهالعين، خزانه كشور را به تاراج بردند.
در اين شرايط و وضعيت پيش آمده چه بايد كرد؟
بازسازي سرمايه اجتماعي، بازگرداندن اعتماد ملي، پيشگيري از خدشه به وحدت ملي در برابر دشمن، حفظ مشروعيت نظام و قداستها و جبران ناكارآمديها، با تلاش و مجاهدت شبانهروزي و اخذ تصميمات علمي و درست تنها و تنها چاره كار مي باشد.
در اين راستا دستگاه قضائي براي حفظ دستاوردهاي گرانسنگ چهار دهه كه از پيروزي انقلاب اسلامي ميگذرد، نقشي تاريخي مي تواند بر عهده بگيرد در غير اين صورت اتفاقاتي كه پس از اين رخ خواهد داد بدون ترديد به پاي اين ركن ارزشمند نظام جمهوري اسلامي خواهند نوشت. حفظ سرمايه اجتماعي نظام، اعتماد و وحدت ملي و جبران ناكارآمديها بدون مواجهه همهجانبه با ستون پنجم دشمن، ريشهكنكردن مفسدان اقتصادي ممكن نيست.
اما آنچه كه امروز مورد انتظار انقلابيون، مومنين و مردم حامي نظام و انقلاب است و
هر گونه اغماض و تاخير را غيرجايز مي دانند برپايي دادگاههاي صحرايي براي محاكمه به دور از هر گونه تشريفات اداري ، قضائي و اجراي احكام مجازات در كوتاهترين زمان ممكن است . قوه قضائيه بداند كه رسالت تاريخي دارد و مفاسد اقتصادي امروز پاشنه آشيل نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران است.
< قبلی | بعدی > |
---|